، تا این لحظه: 21 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

باید ها و نباید های بارداری

پره اکلمسی و اکلمسی

اکلامپسی چیست؟ اکلامپسی مرحله نهایی و شديدتر از پره اکلامپسی است  و هنگامی رخ میدهد که پره اکلامپسی بدون درمان رها شود. علاوه بر نشانه هایی که قبلا درمورد پره اکلامپسی ذکر شد ، زن مبتلا به اكلامپسي اغلب تشنج دارند. اکلامپسی می تواندباعث  کما و حتی مرگ مادر و نوزاد قبل ودر طي بارداري وهمچنين بعد از تولد بچه شود. علل پره اکلامپسی و اکلامپسی چيست؟ علل دقیق پره اکلامپسی و اکلامپسی در دست نیست ، اگر چه برخی از پژوهشگران گفته اند كه سوء تغذیه ، چربی خون بالا ، و یا جریان خون ناکافی به رحم مي تواند علل احتمالی پره اكلامپسي باشد. چه کسی در معرض خطر پره اکلامپسی است؟ پره اکلامپسی  اغلب در بار اول حاملگی و در بارداري نوجوان...
5 آبان 1392

نکاتی در رابطه با ازدیاد شیر مادر

1. شما باید میزان غذای دریافتی خودتون رو به تدریج بیشتر کنید,تا باعث شوک به بدنتون نشه و همچنین مصرف غداهای بی ارزش(فست فود,نوشابه,تنقلات و ...) و خیلی چرب رو به تدریج کم کنید. 2 .سعی کنید میزان کالری(هر گرم چربی دارای 9 کیلو کالری و هر گرم کربوهیدارت و پروتئین داری 4 کیلو کالری) دریافتی خودتون رو به تدریج بیشتر کنید.برای مادر شیرده روزانه حدود 3000 کالری مورد نیازه.البته این میزان با توجه به وزن مادر و نوزاد و میزان شیر خورده شده توسط نوزاد متغیره. 3. از تمام مواد غذایی(نان,برنج,سیب زمینی,ماکارونی,انواع گوشت و لبنیات,سبزی و میوه,مغزهای خوراکی و آب استفاده کنید. 4 .سعی کنید در طی یک روز حدود 6 وعده غذایی داشته ...
3 آبان 1392

همه چیز درباره شیر مادر

مادرم شيرت پيام زندگي است – شيرتوعاري زهرآلودگي است  مادرم شيرت سرود زندگي است – شيرتوخود منشا سازندگي است  مادرم جسمم زشيرتوقوي است- روح وجسم از هرچه بيماري تهيست  مادرم شيرت نشان رحمت است- شيرتورازي زسر خلقت است شيرتودارد هزاران امتياز- كرده جسمم رازدرمان بي نياز  شيرتوداده هزاران ايمني- كرده جسمم رامصون بابرتري شيره جانت غذاي كودك است – اين نشان عشق توبركودك است  شيرومهرت هردو ازايثارتواست- سينه ات سرچشمه ايمان تواست  مادرم باتيك تاك قلب تو- بانوازش هاي دست گرم تو  شير تو برمن گوارا ميشود- مهروعشق واستقامت ميشود  مادرم باشيرتوكامل ترم- هوشمند وپرتوان و برترم &...
3 آبان 1392

خاطره زایمان 4

صبح خیلی زود از خواب بلند شدم . گشنه ام بود. برای خودم املت درست کردم و خوردم. بعدش یادم افتاد که نباید چیزی می خوردم. برای ساعت نه صبح وقت عمل سزارین داشتم. بعد با خودم فکر کردم که تو این چهار پنج ساعت باقی مونده غذا هضم میشه. ساک وسایل خودم و نی نی آماده بود . یه بار دیگه چک کردم که چیزی از قلم نیفته . رفتم دوش گرفتم و صبحونه برای همسرم و دخترم اماده کردم. بیدارشون کردم تا صبحونه بخورن . دخترم طبق معمول از صبحونه خوردن طفره میرفت . لباساشوعوض کردم . موهای فرفری بلندشو به سختی برس زدم   هی سرشو تکون تکون می داد و شیطونی می کرد با اصرار می خواست که یه خرس بنفش کوچولو و بادکنک صورتی که شکل قلب بود را با خودش بیاره بیمارس...
1 آبان 1392